خب
اسمم را که می دانید
درمورد بیوگرافی و این طور چیزها باید بگویم که دانستنش کمکی به شناخت من نمی کند
چون هیچ کدام از روشهای معرفی معمول جوابگوی چیزی که می خواهم در موردم بدانید نیست
نه سنم با اخلاقم جور درمی آید نه گذشته ام با وضعیت فعلی ام
پس گفتنش بی فایده است
درمورد وبلاگ نویسی باید بگویم
چند سالی فقط وبلاگ می خواندم
تااینکه یک روز خیلی اتفاقی اینجا را ساختم
بدون کمک کسی و بدون اطلاعات از پیش آموخته
اوایل فقط از روی کنجکاوی می آمدم قالب عوض می کردم و یک چیزهایی می نوشتم
اما مدتی بعد اینجا شد پناهگاهم
گاه و بیگاه می آمدم و فقط دوستان را می خواندم
کم کم درد و دل کردن ها شروع شدند
منتظریم ببینیم آخر چه می شود...